تحلیلی بر کتاب «ایدئولوژی، برنامۀ درسی و جامعهشناسی نوین آموزش؛ بررسی کتاب مایکل اپل»/ لوییس ویس، کامرون مک کارتی و گِرِگ دیمیتریادیس/ انتشارات آگاه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، مجله گاه نقد در پنجمین شماره خود به تحلیل کتاب «ایدئولوژی، برنامۀ درسی و جامعهشناسی نوین آموزش؛ بررسی کتاب مایکل اپل»، نوشتۀ جمعی از نویسندگان از انتشارات آگاه پرداخته است که در ادامه آن را از نظر میگذرانید.
نگاهی اجمالی
کتاب ایدئولوژی، برنامه درسی و جامعهشناسی نوین آموزش؛ بررسی کتاب مایکل اپل نوشتۀ جمعی از نویسندگان متخصص در زمینۀ جامعهشناسی آموزش است. همان گونه که در نام کتاب میبینیم، موضوع کتاب دربارۀ کتاب ایدئولوژی و برنامۀ درسی نوشتۀ مایکل اپل است. هرکدام از نویسندگان در فصل مربوط به خود، دیدگاهی دربارۀ مایکل اپل، کتاب ایدئولوژی و برنامۀ درسی و دیگر کتابهای او بیان میکند. ویرایش نخست کتاب ایدئولوژی و برنامۀ درسی در سال ۱۹۷۹ منتشر شد؛ سپس در سال ۱۹۹۰ دومین ویرایش این کتاب در دسترس خوانندگان قرار گرفت و انتشارات راتلج سومین ویرایش آن را در بیستوپنجمین سال نگارش کتاب، در سال ۲۰۰۴ چاپ کرد.
مایکل اپل در دانشگاه ویسکانسینمدیسن مطالعات سیاست آموزشی، پیوند آموزش و قدرت و برنامههای درسی را دنبال میکند. آنچه به مطالعات و نوشتههای اپل ارزشی دوچندان میدهد، تجربههای او در زندگی شخصی و پیوند نزدیک با آن چیزی است که دربارۀ آن مینویسد. اپل سالها معلم بوده و در محیطهای گوناگون از نزدیک با آموزش و سیاستهای آن درگیر بوده است.
مروری تخصصی
ایدئولوژی و برنامۀ درسی، در گونۀ خود بهاندازۀ کافی کتاب تأثیرگذاری بوده است که پس از ۲۵ سال، سومین ویرایش آن نیز منتشر شده است (سال ۲۰۰۴) و دهها و صدها نویسنده و استاد دانشگاه در کشورهای گوناگون دربارۀ آن سخن گفته و به آن توجه کردهاند. آنچه اکنون در کتاب ایدئولوژی، برنامۀ درسی و جامعهشناسی نوین آموزش؛ بررسی کتاب مایکل اپل پیش رو داریم، دیدگاه بیش از ده نفر از استادان دانشگاه و فعالان متخصص در بستر جامعهشناسی آموزش، سیاستهای آموزشی و برنامههای درسی است که هرکدام از زاویهای به کتاب مایکل اپل نگریسته و دربارۀ آن سخن گفتهاند.
ویژگی مهم کتاب اصلی اپل، نگاه انتقادی آن به برنامههای درسی و سیاستهای کنترل در مدارس و نهاد آموزش است. کتاب حاضر که دربارۀ کتاب اپل نوشته شده است نیز همین نگاه را دنبال کرده است. همۀ نویسندگان نگاهی انتقادی به سیاستهای کلان آموزشی دارند و هژمونی نهفته در برنامۀ درسی را باور داشته و نگاهی همسو با مایکل اپل دارند.
در بخشی از کتاب، اپل به ابراز کنترل بر کلاسهای درسی و مدارس، از راه برگزاری آزمونهای هماهنگ و سراسری اشاره میکند، اینکه برگزاری این آزمونها همۀ مدرسهها را ناگزیر میکند به متن کتابهای درسی بسنده کنند و دانشآموزان را برای این آزمونها آماده کنند. طبق نظر اپل و مفسران او، آموزش در مدارس باید بهدور از هرگونه تفاوت درسی، نژادی، طبقاتی، جنسیتی و هر عامل تبعیض دیگری باشد. آنها به تفاوتهای مهم کمی و کیفی بین مدارس گوناگون اشاره میکنند؛ بهویژه مدارس دولتی و مدارسی که بخش بزرگی از دانشآموزان آنها را سیاهپوستان و اقلیتها تشکیل میدهند.
در فصل پایانی کتاب، مصاحبههایی با مایکل اپل افزوده شده است. در این بخش، نظرات او که روح آنها کاملاً در دیگر فصلها جریان دارد، بار دیگر بهروشنی بیان شده و فرایند شکلگیری آنها مرور میشود. مایکل اپل، سیاستهای کلان دولتها را نیز در شکلگیری آنچه در مدارس رخ میدهد، بسیار مؤثر میداند و در مصاحبۀ خود در پایان کتاب، بهروشنی از دولت کلینتون و سیاستهای ریگان-بوش نام میبرد.
یکی از بخشهایی هوشمندانهای که در کتاب میبینیم، به تفاوتها و دگرگونیهایی میپردازد که از سال ۱۹۷۹ که ویرایش نخست کتاب منتشر شده، تا به امروز رخ داده است. این بخش واکاوی میکند که در آن روزگار، اپل با چه جریانهایی روبهرو بوده و کدامیک کماکان پابرجا هستند و کدامیک جای خود را به جریانهایی دیگر دادهاند.
اپل برای آموزگاران سهم بسیار مهمی در راستای رسیدن به عدالت آموزشی بیان میکند و اتحادیههای آنان و آگاهسازیشان را بسیار تأثیرگذار در نظر میگیرد.
درآمدی تحلیلی
آنچه جایش در این کتاب خالی است، بررسی دیدگاه کسانی است که با اپل همنگاه و همراه نیستند و انتقادهایی به کتاب او دارند. با آنکه در نام کتاب آمده است «بررسی کتاب مایکل اپل»، همۀ فصلهای کتاب، بررسی را در راستای همان نگاه کتاب اپل انجام دادهاند و هیچ فصلی به انتقادهای کوچک و بزرگی که بدون شک به کتاب اپل وارد است، نپرداخته است.
آنچه اپل بر آن تمرکز دارد، دستکم آنچنان که در کتاب بازنمایی شده است، آموزش در آمریکا و اروپای غربی است. البته فصل ویژهای برای برزیل میبینیم و پیوندهایی با پائولو فریره به چشم میخورد؛ ولی نگاهی دقیق به آسیا و برنامههای آموزشی کشورهای آن وجود ندارد؛ بهویژه که برای نمونه، اپل به مدارس با آموزشهای مذهبی در کار خود توجه میکند؛ در حالی در کشورهای دیگر، لزوماً پیوند دین و نهادهای دینی با سیاست، اقتصاد و آموزش، همانند آمریکا و اروپای غربی نیست و مدارس مذهبی ممکن است نقش دیگری برای ایفاکردن داشته باشند.
همچنان که در آستانۀ چهلسالگی انتشار کتاب اپل قرار داریم، پروژهای در نظر گرفته شده است و بهاحتمال زیاد تغییراتی هم که از پانزده سال پیش هنگام چاپ ویرایش سوم تاکنون با آن روبهرو بودهایم، در این پروژه بررسی خواهند شد.